خلاصه کتاب:
آروشا دختر بی رحم و سردی که یه جنایتکار و خلافکار حرفه ای و باند بزرگی رو به همراه پسرعموش اداره می کنه… می کشه و نابود می کنه و براش مهم نیس که بی گناه کشته یا گناهکار... پلیس چند ساله که می خواه تمام اعضای این باند رو دستگیر کنه ولی اونا هیچ مدرکی واسه دستگیری باند ندارن... کوروش به عنوان نفوذی وارد باند میشه ولی غافل از اتفاق هایی که قراره بیفته…
- نام کتاب: عشق یخ زده
- ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان جنایی,دانلود رمان عاشقانه,
- نویسنده: ی.محمدنیا
- صفحات: 480
خلاصه کتاب:
این قصه ، قصه دو مرده که زندگیشون گره خورده به گروهی که خلاف هاشون رگ غیرت مردان شهر و شادابی جوونه های سرزمین رو هدف گرفته . دو مرد با دو دیدگاه متفاوت که گاهی مجبورن برای حفظ قسمشون از آخرین روزنه های امید دیگری بگذرن و پا رو تنها داشته هاشون بزارن. مردانی که گاهی در خلوت می شکنن ، مردانگی رو . قسم هاشون و حرمت هایی که روزی براشون مانند اسم مادر مقدس بوده و کی می دونه سرنوشت براشون چی رقم زده و در جدال بین مردونگی و وفای به عهد کدوم سربلند بیرون میاد…
- نام کتاب: ری که جگر می سوزاند
- ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,
- نویسنده: ی که جگر می سوزاند سحر شعبانی
- صفحات: 545
خلاصه کتاب:
یک دختر تنها! بی کس! پیله تنهاییش را خودش تنیده! پیله اش سنگیست! اما سنگ هم فرو خواهد ریخت کافیست که جویباری عاشقانه نرم و لطیف از کنارش گذر کند! کجاست این جویبار؟ او مینوازد همچون اسمش طنین مینوازد تا درگیر و دار دنیا از ناملایماتش بگریزد! او را خسته کرده اند. لبخند را از او گرفته برایش غم به ارمغان آورده اند ... کجایی جویبار باید تن او را غسل دهی. خسته در پی انتهای زندگیش راه میرود! چندیست که کشتی شکسته قلبش پهلو نگرفته و تنها در دریای خروشان سرگردان است! طنین اش را مییشنوی؟ نوای درد مینوازد!
- نام کتاب: چشمان سرد
- ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,
- نویسنده: رویا
- صفحات: 530
خلاصه کتاب:
رمان من درمورد یه آقای پلیس مغرور و یه خانم نویسنده شیطونه که این آقای پلیس ما بنا به دلایلی مجبور میشه بادیگارد این خانم نویسنده بشه و این خانم نویسنده ناخواسته این آقای پلیس و مجبور به کارایی میکنه که واسه آقای پلیس تصورشم وحشتناکه…
- نام کتاب: بادیگارد اجباری
- ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان کلکلی,
- نویسنده: فائزه بهشتی راد
- صفحات: 324
خلاصه کتاب:
رمان برگفته از پسری هست که نویان یک روز بهش شلیک میکنه و آدم های رسام هیوا رو میدزدن تا به رسام کمک کنه رسام وقتی میفهمه اون دختر”هیوا” خواهر نویان هست اون رو عقد میکنه تا اینکه سر عقد میفهمه هیوا همون…
- نام کتاب: معشوقه رسام (جلد دوم)
- ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان انتقامی,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان مافیایی,دانلود رمان هیجانی,
- نویسنده: سلنا شمس
- صفحات: 332
خلاصه کتاب:
دختری که سختی های زندگیش اونو تبدیل کرده به سرگردی که اسمش وحشت به تن خلافکارها میندازه… سرگردی که پرونده های زیر دستش همگی سرانجامشون پیروزیه بجز یه پرونده.. پرونده فوینیکس بند بدجور ذهن سرگرد آنجلا ویلیامز رو مشغول کرده… اولین پرونده ای که دوساله روش کار میکنه اما ته همه مدرک هایی که جمع کرده بن بسته… فقط یک راه برای موفقیت در این پرونده وجود داره… همکاری با کسی که دلیل بیشتر مشکلات زندگیشه… همراهی با ریچارد میلر و رفتن از لندن و پاگذاشتن به ایران.. کشوری که هیچ اطلاعاتی ازش نداره..
- نام کتاب: مافیای عشق
- ژانر: دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان مافیایی,دانلود رمان معمایی,دانلود رمان هیجانی,
- نویسنده: سوزان و سادات
- صفحات: 993
خلاصه کتاب:
دختری که توسط پدرش به جایی فروخته میشه و قسمت تلخی از زندگی رو براش رقم میزنه اما روزگار ممکنه همیشه اونقدری که میگن نامرد باشه؟ یعنی دخترک همیشه تو اون مکان که ازجنس تاریکیه، اسیر می مونه؟ اصلاً بعد از آزادیش، چشماش خشک میشه؟
- نام کتاب: چشمان اشکی
- ژانر: دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان غمگین,
- نویسنده: سانیا
- صفحات: 271
خلاصه کتاب:
گیسو دختری از پایه فقر جامعه است. او برای گذراندن زندگی و خرج خود و خواهرانش به ناچار دست به دزدی زده! در این حین از سرگرد “نیاوش شمس، دزدی کرده و گرفتار می شود سرگرد “نیاوش شمس، مَردی جدی،خشن،خودخواه است که در مقابل بخشیدن ِ گیسو از او کمک می خواهد! البتـــه کینه ای قدیمی هم وجود دارد که نیاوش را وسوسه به نگاه داشتن گیسو در کنار خود می کند و فکر انتقام را در سَرش می پروراند!
- نام کتاب: حکم شکار
- ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان آنلاین,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان معمایی,
- نویسنده: حدیثه آزادگان
- صفحات: نامشخص
خلاصه کتاب:
داستان خودشکن روایتگر دنیای دختر و پسری است که دست سرنوشت آنها را کنار هم قرار میدهد. یکی درگیر هویت و گذشتهاش و دیگری درگیر غرور و بریدن از خانواده است. کنار هم بودن این دختر و پسر درسی بزرگ را برایشان به ارمغان میآورد که خواندن آن خالی از لطف نیست.
- نام کتاب: خودشکن
- ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,
- نویسنده: مونا امین سرشت
- صفحات: 1497

خلاصه کتاب:
جانا دختری که سالها پیش طی یک حادثه پدر و مادرش را از دست میدهد و زمانی که میفهمد پدر و مادرش به دست پرویز فولادوند به قتل رسیده اند تصمیم میگیرد برای انتقام به عمارت فولادوند ها برود و کاری کند که پسر پرویز فولادوند یعنی مسیحا فولادوند عاشقش شود تا بتواند از این قضیه سو استفاده کند و انتقامش را به نحو احسن بگیرد،غافل از اینکه مسیحا یک مرد عادی نیست،او درگیر یک بیماری روانی است و با وجود گذشته ی نامعلوم و شخصیت مرموز اش جانا پشیمان شده می خواهد به هر نحوی از آن عمارت شوم فرار کند ولیکن موانعی سد راه اش می شود..!
رمان پارادوکس چشمانش
تای ابرویش را بالا انداخت و همینطور که ته ریش را نوازش میکرد نزدیک لب هایش لب زد: برعکس من؟! _زمانی که منو ول کردی و رفتی با نوید زیادی وایب این دختره رو میدادی! _وایب خرابارو؟! با اخم گفت: نه! _تو گفتی دختره مثل خرابا چسبید به یه نفر دیگه و تلاشی برای درمان پسره نکرد درست مثل من،نه؟! حرصی گفت: نه تو به لیلی نزدیکی و نه من به رایل! دست اش را نوازش وار روی بازوی سفت و عضلانی اش کشید و بی توجه به اینکه حالا هر دو در مکانی عمومی با فاصله ای کم از هم ایستاده بودند و جانا مدام مسیحا را نوازش میکرد گفت: تفاوتمون چیه؟!
آب دهان اش را قورت داد و پیشانی اش را به پیشانی جانا تکیه داد و همینطور که با انگشت شست لب هایش را لمس میکرد گفت: من مثل رایل بی عرضه نیستم و با تمام حال بدم بلد ام چطور خودم رو کنترل کنم تا دست روت بلند نکنم و وقتی خطایی ازم سر بزنه قبولش میکنم و چه بسا برای اصلاحش تلاش کنم مثل الان، و تو، تو حتی اگر توی رابطمون خطایی کردی هربار پشیمون شدی و برگشتی، خودخواه نبودی و همیشه حق رو کام ًلا به خودت نمیدادی و الان اینجایی چون میخوای کنار ام باشی ،چون امید داری به درمان ام، و به علاوه تو هیچوقت به طور جدی نخواستی من رو از تیدا جدا کنی، درست برعکس لیلی! چهره در هم کشید و گفت: نمیخرمش! و بعد انگار که تازه متوجه وضعیتشان شده باشد مسیحا را به عقب هول داد و گفت: ما داریم چیکار میکنیم؟!
شانه بالا انداخت و گفت: گفتم که،باید برگردیم خونه، الان نه تو به خودت مسلطی و نه من به خود ام! سرش را بالا انداخت و گفت: هنوز کتاب نخریدم، مثل اینکه تو بیشتر از من از کتاب ها سر در میاری،پس تو واسم انتخاب کن! دست اش را کشید و همینطور که به سمت قفسه ی کتاب های روانشناسی میبرد گفت: رمان مزخرفه، جز اینکه وقت آدمو میگیره به درد دیگه ای نمیخوره،روانشناسی بخر! _هوم،ولی تو خودت اون رمانه رو خونده بودی. _آره،به پیشنهاد یه روانشناس بی مغز، میگفت خوندنش کمک میکنه برای درمان ام تلاش کنم تا عاقبت ام مثل رایل نشه! تای ابرویش را بالا انداخت و گفت: خب؟!الان اگه بخوای بهم یه کتاب روانشناسی معرفی کنی اون چیه؟! بی حوصله به کتاب ها نگاه کرد و با خوردن چشم اش به جلد کتابی که روی اش نوشته بود “Hold me tight مرا محکم در آغوش بگیر” با کنجکاوی کتاب را مقابل صورت اش گرفت و
- نام کتاب: پارادوکس چشمانش
- ژانر: دانلود رمان بزرگسال,دانلود رمان اجتماعی,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان صحنه دار,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان معمایی,دانلود رمان هیجانی,
- نویسنده: آلما شایسته
- صفحات: 1302